درمان طرحواره معیارهای سرسختانه | عیب جویی افراطی
درمان طرحواره معیارهای سرسختانه | عیب جویی افراطی :
طرحواره معیارهای سرسختانه | عیب جویی افراطی یکی از تله های ذهنی است که به سبب وجود، افراد با تلاش بسیار و با تحمیل سختی های بسیار دشوار و طاقت فرسا نیز قصد رسیدن به خواسته ها و موفقیت مورد نظر خود را داشته و زمانی که پس از گذران سختی ها به اهدافشان دست می یابند، دیگر به مانند اول از نقطه هدفی که به آن دست یافته اند راضی نبوده و دچار نوعی کمالگرایی افراطی هستند.
ولیکن از آنجایی که اضطراب افراطی و مداوم احساسی مخرب را در فرد ایجاد می نماید سبب می گردد ایشان به آن میزان موفقیت لازم خویش دست نیابند فرضا تنها پنج قدم تا نهایی کردن رسیدن به خواسته هایشان نیز فاصله داشته باشند و به طور صد در صد به اهدافشان دست نیابند
افراذ مبتلا مدام از زمین و زمان شکایت دارند که چرا کارهایشان را درست انجام نمیدهند. چرا کامل نیستند چرا عجلهای برای انجام کارها ندارند و چطور میتوانند اینقدر بیخیال باشند؟
جبران افراطی :
این دسته از افراد بر خلاف دسته بالا کاملا بیخیال و دقیقه نودی هستند. هیچ عجلهای برای انجام کارهایشان ندارند، هیچ معیار و برنامهای برای آنها وجود ندارد. با توجه به مطالبی که در این مقاله خواندید حالا اگر خانوادهای را ببینید که والدین به شدت سختگیر با معیارهای بالا دارند اما فرزندشان به شدت بیانگیزه و تنبل است و هیچ علاقهای به تحصیلات و کار ندارد تعجب نمیکنید چون میدانید والدین سختگیر میتوانند طرحواره معیارهای سختگیرانه را فعال کنند و فرد با جبران افراطی کاملا از این ور بوم بیفتد.
ارزشی قائل نیستند و وقتی برایش صرف نمیکنند.
گاهی مدام از زمین و زمان شکایت میکنند که چرا درست کارهاشان را انجام نمیدهند، مثلا در نانوایی بر سر نانوا غر میزنند که چرا ۵ دقیقه دیرتر شروع به کار کردی، یا به همکارش گله میکند که چرا وقتی ۲ دقیقه استراحت کردی صدای گوشیات را بالا بردی و … .
افرادی که از روش جبران افراطی نیز استفاده میکنند معمولا همیشه بیخیال انجام امور در زمان به موقع هستند. چند دقیقه قبل از اینکه فرصت انجام کاری تمام شود، با عجله و سطحی آن را به پایان میرسانند. به نظر میرسد هیچ معیار و انگیزهای برای آینده ندارند.
تمرین اول:
یکی از تمرین های مهم برای تعدیل این طرحواره نوشتن باید هایی است که ما در زندگیمان قرار داده ایم. به این گونه می توانیم منشا تضاد و فشارها در زندگیمان را پیدا کنیم.
نقص را نباید معادل بی ارزشی دید. لازم است بدانیم که همه انسانها دارای نقص هستند و قرار نیست ما به یک انسان بی نقص تبدیل شویم. قرار است بدانیم که نقص داریم اما بی ارزش نیستیم.اگر کسی را دارید که بتوانید نقص های خود را با او درمیان بگذارید این بهترین حالت ممکن است. چون در این حالت با افراد احساس نزدیکی بیشتری می کنیم. چون هم دیگران میفهمند که ما نقص داریم و بار روانی پنهان کردن نقص از بین می رود، هم ما متوجه می شویم که دیگران هم نقص دارند و ما تنها موجود نقص دار نیستیم.
تمرین دوم:
کسی که دچار طرحواره معیارهای سختگیرانه است با فهمیدن سختی هایی که بیهوده به خود داده است غمگین می شود. و سپس شفقت نسبت به خود را می بیند.
به یاد داشته باشید که یکی از اساسی ترین موانع شفقت در زندگی ما همین باید هایی است که شما در تمرین اول آنها را پیدا کرده اید. این بایدها هیچ انتهایی ندارند در نتیجه رضایت از زندگی هیچ وقت در ما حاصل نمی شود.
درباره مدیریت
دکتر عباس شفیعی ، روان شناس ، متخصص مشاوره و طرحواره درمانگر
نوشتههای بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید