فرزندپروری با رویکرد طرحواره
فرزندپروری با رویکرد طرحواره به چه معناست :
نیاز عاطفی اساسی انتظارات واقع بینانه اینگونه تعریف میشود: با فرزندپروری کمک می کنیم در عین حالی که فرزندانمان آزادند که خودشان باشند انتظاراتی که از آنها می رود درک کنند. زمانی که والدین نیاز انتظارات واقع بینانه را در کودک خود تامین میکنند به دنبال آن تمام و یا تعدادی از صفات و باورها در کودک شکل می گیرد: استاندارد های واقع بینانه. لطف و بخشندگی.
از خود گذشتگی و باورهایی در مورد والدین خود دارند:
آنها نقاط ضعف و قدرت من را میدانند.
آنها به من کمک می کنند که بین کار و تفریح تعادل برقرار کنم.
عشق آنها به من به نتایج کاری که به دست می آورم بستگی ندارد.
وقتی چیزی اشتباه از کار در می اید انها جنبه ی مثبت کار را در نظر می گیرند.
انتظارات بیش از حد برای فرزندپروری راه حل نیستند :
اگرچه در بعضی از خانواده ها انتظارات کم یا حتی هیچ انتظاری وجود ندارد این حالت باعث میشود بچه ها سرگردان و بدون انگیزه رها شوند و با آنها بدون درک درستی از توانایی ها و ظرفیت هایشان رفتار شود. در مقابل در خانواده های دیگر انتظارات فراوانی وجود دارد. انتظارات گفته و ناگفته. که این انتظارات بیش از حد میتوانند باعث فشار و اظطراب بی مورد شوند. بنابراین نام این نیاز عاطفی اساسی انتظارات واقع بینانه است.
ما در دنیایی زندگی می کنیم که هم بزرگسالان و هم کودکان استرس های رو به افزایشی را تجربه میکنند. خواسته ها و انتظارات در محیط کار و مدرسه افراد را در محدودیت های مختلف محصور میکند.
از کودکانی که در سنین پایین هستند انتظار می رود بیشتر فعال باشند و مفاهیم مشکل را بیشتر درک کنند فارغ از اینکه با سن انها تناسبی دارد یا نه. علاوه بر این رقابت های موجود در مدرسه ” تفکر هرکسی برای خودش” را در ذهن انها جا می اندازد. وقتی والدین کودکان خود را با دیگران مقایسه میکنند آنها احساس حقارت میکنند.
بی ثمری یک زندگی شلوغ :
از آنجایی که تعامل بین نیازهای عاطفی اساسی وجود دارد قابل توجه است که والدین نمیتوانند نیاز انتظارات واقع بینانه را بدون توجه به نیاز عاطفی اساسی رابطه و پذیرش براورده کنند.
انتظارات مبالغه امیز از خوشه های طرحواره می باشد. به طور کلی زمانی که والدین نیاز عاطفی اساسی انتظارات واقع بینانه را تامین نمی کنند فرزندان در جهت عکس انتظارات مبالغه آمیز را تجربه خواهند کرد. در این کودکان تمام یا تعدادی از تله های زندگی مربوط به انتظارات مبالغه آمیز شکل خواهد گرفت که عبارت اند از:
معیارهای سخت گیرانه. تنبیه و ایثارگری.
باور درونی افراد مبتلا به طرحواره نقض و شرم این است که هیچ وقت به جایگاه مطلوب نمیرسند. وقتی بزرگ میشوند به یکسری از استانداردها اعتقاد دارند و افرادی که این استاندارد ها را رعایت نمیکنند مورد انتقاد آنها هستند. این باعث میشود در هر شرایطی نسبت به دیگران حالت کنترل گری داشته باشند و به افرادی که مطابق با انتظارات آنها زندگی نمی کنند به چشم حقارت نگاه میکنند و اشتباهات دیگران را نمی پذیرند.
آنها کاملا از واکنش های خود ناآگاه اند. همانطور که به دیگران سخت می گیرند در مورد خود نیز سخت گیرند و احساس گناه میکنند شرایط محیطی خانواده که در سالهای ابتدایی کودکی میتواند باعث شکل گیری این تله شود:
یک یا هردو والدین مثلا درمورد نظافت. موفقیت تحصیلی و رفتار مناسب معیارهای بالایی داشته باشند.
عشق و محبت یکی یا هردو والدین وابسته به عملکرد کودک باشد.
گفت و گوی والدین بر سر این موضوع است که کودک باید چه موفقیت هایی بدست آورد. شخصیت کودک براساس دستاوردها تعریف میشود.
طرحواره تنبیه :
این والدین درمورد اشتباه کودکان خود و دیگران بخششی قائل نبودند. این بچه ها در بزرگسالی تمام اشتباهات را به دید فاجعه ای می بینند که باید افرادی که مرتکب آن شده اند مورد تنبیه قرار گیرند. با حسی بدون انعطاف در مورد مسائل دید سیاه یا سفید دارند. به طرز تفکر “عدالت در همه ی شرایط” اعتقاد دارند که از والدین به آنها القاء شده است.
شرایط محیطی خانواده که در سالهای ابتدایی کودکی می تواند باعث شکل گیری این تله شود :
والدین کودکی که مرتب دیگران را متهم میکنند. او و خواهر و برادرهایش را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب میشوند سرزنش و تحقیر میکنند.
کودکی که درمدرسه ای درس می خواند که مرتب بچه های دیگر تنبیه میشوند.
والدین کودکی که خیلی کم درمورد بخشش صحبت میکنند. دید خوبی نسبت به افراد بخشنده ندارند.
والدین کودکی که همیشه حق با آنهایت و دیگران را متهم میکنند و از آنها کینه دارند.
طرحواره ایثارگری :
این بچه ها بیش از حد با درد و احساسات دیگران همراه اند. به شدت با دیگران همدلی میکنند چرا که خود را مسئول کاهش رنج و دردهای دیگران می دانند. وقتی در قبال دیگران ایثار نمی کنند احساس گناه دارند. در نهایت نیاز خود شخص برآورده نمیشود و شخص فرسوده شده و دچار مشکلات جسمی و روحی میشود.
شرایط محیطی خانواده که سالهای ابتدایی کودکی باعث شکل گیری این تله میشود.
والدین کودکی که به هر علتی ناتوان اند که از او و خواهر و برادر کوچکترش مراقبت کند. پس به ناچار کودک مسئولیت مراقبت از بچه های کوچکتر را به عهده می گیرد والدین کودکی که پدر و مادرش برای او الگوی ایثارگری اند. شاید شغل پدر یا مادر کمک به دیگران باشد.کودکی که مجبور است از سن پایین به والدین کمک کند کودکی که نقش والد را برای والدین دارد.
درباره مدیریت
دکتر عباس شفیعی ، روان شناس ، متخصص مشاوره و طرحواره درمانگر
نوشتههای بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید