سوالی دارید؟ از ما بپرسید، کارشناسان ما در اسرع وقت به شما پاسخ می دهند.
آکادمی طرحواره درمانی ایران
- 09334977299
- 7 روز هفته 24 ساعت شبانه روز
- abas_shafiee@yahoo.com
ذهنیت ها در واقع کسی که در زمانهای مختلف وضعیتهای روحی و رفتاری مختلفی دارد؛ گاهی مثل کودک، زود عصبانی و یا غمگین
میشود، گاهی احساس میکند کسی در ذهنش او را به باد انتقاد یا مسخره میگیرد، گاهی از مسائل فرار میکند و گاهی
تسلیم شرایط سخت زندگی میشود؛ زمانی هم این شخص افسرده و ناالن است و گاهی شاد. البته مواقعی هم وجود
دارد که این شخص میتواند با عقل و خرد کارهای خود را به انجام برساند. این وضعیتهای مختلف هیجانی و رفتاری را
ذهنیت طرحواره ای میگویند.
ذهنیت طرحوارهای عبارت است از طرح وارههایی سازگار یا ناسازگار که در حال حاضر در سیستم پردازش اطالعات
فردی فعال شدهاند. وقتی یک طرحواره فعال می شود و فرد از یک سبک مقابله ای استفاده می کند، در حالتی قرار می
گیرد که به آن ذهنیت می گوییم. بنابراین ذهنیت طرحواره ای عبارت است از: فعال شدن طرحواره + استفاده از سبک
مقابله ای. هر ذهنیتی نشان دهنده فعال شدن یک یا چند طرحواره و استفاده از یک سبک مقابله ای است. ذهنیت ها
وضعیت اینجا و اکنون ماست؛ همان احساس ها، افکار و رفتارهایی است که در لحظه حال از آنها استفاده می کنیم.
ذهنیت های طرحواره ای یا سالم هستند و به ما کمک میکنند و یا ناسالم هستند و زندگی ما را با اختالل مواجه میکنند.
ذهنیت سالم از عقل و هیجانات سالم ما سرچشمه میگیرند و ذهنیت های ناسالم ما از طرحوارههای ما به دست
میآیند. شناخت ذهنیت ها نسبت به طرحواره خیلی راحتتر است. وقتی ذهنیت های خود را بشناسیم، میتوانیم آنها
را عوض کنیم و در عین حال اگر دیگران را بشناسیم، میتوانیم خیلی بهتر آنها را به ذهنیت سالم هدایت
کنیم و رابطهی خوبی با آنها داشته باشیم.
آن وضعیتی است که ما در ارتباطات و در برخورد با
چالشهای زندگی به کار میگیریم. ذهنیت در بر گیرندهی رفتار، فکر، احساسات و حتی حسهای بدنی ماست. ذهنیت
مثل روی دریاست و طرحواره عمق دریا.
0 از 124 سوال تکمیل شد
سوالات:
شما قبلاً این آزمون را تکمیل کردهاید. به همین خاطر نمیتوانید این آزمون را دوباره شروع کنید.
آزمون در حال بارگذاری است…
برای شروع این آزمون باید ثبتنام کنید یا وارد شوید.
شما باید ابتدا این بخش را تکمیل کنید:
0 از 124 سوال به درستی پاسخ داده شدهاند
زمان شما:
زمان به اتمام رسیده است
شما 0 از 0 امتیاز به دست آوردید، (0)
امتیازهای کسب شده: 0 از 0، (0)
0 سوال تشریحی معلق (امتیاز(های) ممکن: 0)
نمره گذاری و تفسیر پرسشنامه ذهنیت های طرح واره ای
این پرسشنامه ۱۲۴ سؤال دارد هدف آن سنجش ۱۴ ذهنیت طرح واره ای است. هر چه نمره فرد در این ذهنیت ها بیشتر باشد حاکی از انعطاف ناپذیری آن ذهنیت است. بنابراین نمرات بالا نشانگر حاکمیت آن ذهنیت بر سیستم پردازش اطلاعات است. از آنجایی که ذهنيت ها خیلی زود عوض می شوند بنابراین احتمال دارد که بیمار در جلسات متفاوت در ذهنیت های مختلفی نمره بالا بگیرد.
۱ ذهنیت کودک آسیب پذیر (۹) جمله جملات ،۴ ،۶ ،۳۶ ،۵۰ ،۶۷، ۷۱، ۱۰۵، ۱۱۱، ۱۱۹
۲. ذهنیت کودک عصبانی ( ۱۰ جمله جملات ،۲۲، ۴۲ ،۴۷، ۴۹، ۵۶، ۶۳، ۷۶، ۷۹، ۱۰۳، ۱۰۹
3.ذهنیت کودک غضبناک ۱۰) جمله جملات ،۱۴ ،۲۵ ،۲۶، ،۴۶، ۵۴ ،۶۰، ۹۲، ۹۸، ۱۰۱، ۱۲۳
۴. ذهنیت کودک تکانشی (۹) جمله جملات ،۱۲، ۱۵، ۳۵ ۴۰ ۶۹۶۱، ۷۸، ۹۷، ۱۱۰
۵. کودک بی انضباط (۶) جمله جملات ،۱۳ ۲۱، ۳۰، ۶۵، ۱۰۷،۷۰
۶. ذهنیت کودک شاد ( ۱۰ جمله جملات ،۲ ۱۶، ۱۹۷ ۴۸، ۶۱، ۶۸، ۹۵، ۹۶، ۱۱۳، ۱۲۲
7.ذهنیت تسلیم شده مطیع (۷) جمله جملات ،۸ ،۱۸ ۳۷، ۳۸، ۵۵، ۱۰۸،۱۰۰
8.ذهنیت محافظ بی تفاوت (۹) جمله جملات ،۲۸، ۳۳ ۳۴ ،۳۹، ۴۳، ۵۹، ۷۵۶۴، ۸۸
۹. ذهنیت خود آرام بخش بی تفاوت ۴) جمله جملات ۴۱، ۵۲، ۵۷، ۸۶
۱۰. ذهنیت خودبزرگمنش ۱۰) (جمله جملات ،۱۰، ۱۱ ، ۲۷، ۳۱، ۴۴، ۷۴، ۸۱، ۸۹، ۹۱، ۱۱۴
۱۱. ذهنیت زورگو و تهاجمی (۹) جمله جملات ،۱ ،۲۴ ۳۲ ،۵۳ ۷۷، ۹۳، ۹۹، ۱۰۲، ۱۱۲
۱۲. ذهنیت والد تنبیه گر ( ۱۰ جمله جملات ،۳ ۵ ،۹ ۱۶ ، ۵۸، ۷۲، ۸۴، ۸۷، ۹۴، ۱۱۸
۱۳. ذهنیت والد پر توقع ۱۰ جمله) جملات ،۷ ۲۳، ۴۵، ۵۱، ۸۲، ۸۳، ۹۰، ۱۰۴، ۱۱۵، ۱۱۶
۱۴. ذهنیت بزرگسال سالم (۱۰) جمله جملات ،۲۰ ۲۹، ۶۲ ،۷۳، ۸۰، ۸۵، ۱۱۷، ۱۲۰، ۱۲۱، ۱۲۴
ذهنیت طرحواره ای / انواع ذهنیت های طرحواره ای :
ذهنیت های کودکانه
ذهنیت های کودکانه، ذاتی و همگانی هستند. آنها حاصل فعال شدن طرحوارههای اصلی و نیرومند فرد هستند. وقتی فرد در این ذهنیتها قرار دارد، رفتارهایش شبیه کودک است.
۱- کودک آسیب پذیر: ذهنیتی است که معمولا اکثر طرح واره های مرکزی را تجربه می کند. این ذهنیت، تجارب تلخ و ناگوار کودک رها شده، کودک مورد بدرفتاری قرار گرفته، کودک محروم (deprived child mode)، کودک طرد شده (rejected child mode) را در بر می گیرد.
۲- کودک عصبانی: ذهنیتی است که بخاطر ارضا نشدن نیازهای هیجانی، فرد عصبانی می شود و رفتارهای خشمگینانه را بدون توجه به پیامدهای آن، ابراز می دارد.
۳- کودک غضبناک: ذهنیت کودک غضبناک، حالتی است که در آن فرد بسیار خشمگین است و به سمت دیگران حمله می کند. ممکن است آنها به دیگران آسیب برسانند، حتی می توانند فردی را بکشند.
۴- کودک تکانشگر: ذهنیتی است که هر وقت دلش بخواهد هیجان ها و رفتارهای دلخواه و امیال طبیعی خود را بدون توجه به پیامدهای احتمالی آن برای خود و دیگران بروز می دهد.
۵- کودک بی انضباط: ذهنیتی است که در آن فرد نظم و پشتکار ندارد، خیلی زود بی حوصله می شود و علایقش را از دست می دهد. آنها افرادی تنبل هستند.
ذهنیت های مقابله ای ناکارآمد
سه ذهنیت مقابله ای ناکار آمد (تسلیم شده مطیع، محافظ بی تفاوت، جبران کننده افراطی) با سه سبک مقابله ای تسلیم، اجتناب و جبران افراطی همخوانی دارند و هر سه تای آنها به تداوم طرح واره کمک می کنند، و عبارتند از :
۶- تسلیم شده مطیع: فرد به کودکی ناامید و منفعل تبدیل می شود که باید تسلیم دیگران شود.
وقتی فرد در ذهنیت تسلیمشده مطیع است، به درستی طرحوارهها اذعان میکند و گردن مینهد. این بیماران منفعل و وابسته به نظر میرسند. از دستورات درمانگر تبعیت میکنند، درمانده و ضعیف هستند. احساس میکنند حق انتخاب ندارند. این کارها را برای جلوگیری از انتقام و تلافی انجام میدهند.
۷- محافظ بی تفاوت: با کمک گسستگی هیجانی، سو مصرف مواد، خودتحریکی، اجتناب از مردم و به کارگیری انواع فرار روانشناختی، از درد و رنج طرحواره فاصله می گیرد.
این سبک مقابلهای شبیه زره یا دیوار محافظتی است که ذهنیتهای آسیبپذیر درون آن پنهان شدهاند. بیماران در این حالت دچار کرختی یا پوچی میشوند. بدبینی و کنارهگیری از روابط، کنارهگیری اجتماعی، خوداتکایی افراطی، اعتیادهای خودآرامبخش، خیال پردازی و توجه برگردانی از ویژگیهای این ذهنیت طرحواره ای است.
۸- خود آرام بخش بی تفاوت: در این ذهنیت، فرد به گونه ای افراطی تلاش می کند، صحت طرح واره هایش را رد کند که در نهایت ارمغانی بجز ناکارامدی برای او به دنبال نخواهد داشت. آنها زیاد کار می کنند. این افراد ممکن است در دام رفتارهای منفعلانه/ پرخاشگرانه بیفتند.
۹- خودبزرگ منش: ذهنیتی است که در آن، فرد دوست دارد در مرکز توجه دیگران قرار بگیرد، دوست دارد نفر اول باشد. فکر می کند که آدم خاصی است و بسیار باهوش است.
۱۰- زورگو و تهاجمی: در این ذهنیت، فرد از طریق بدرفتاری با دیگران با طرحواره هایش می جنگد. آنها معتقدند که باید به دیگران حمله کنند و یا بر دیگران مسلط شوند.
ذهنیت های والد ناکارآمد
این ذهنیتها نماد درونی شده والدین هستند. زمان فعال شدن، بیماران در نقش والدین خودشان میروند و همانطوری با خودشان رفتار میکنند که والدینشان سالها قبل با آنها رفتار میکردند. دو نوع ذهنیت والد وجود دارد:
۱۱-والد تنبیه گر: این ذهنیت در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و افسردگی شدید دیده میشود. افراد دارای این ذهنیت، ممکن است خود را شیطان صفت، کثیف، یا بدسرشت بدانند و خودشان را تنبیه کنند.
۱۲-والد پرتوقع: ذهنیت والد پرتوقع کودک را برای دستیابی به انتظارات غیرواقعبینانه والدین تحت فشار قرار میدهد. از نظر این افراد کمالگرایی بسیار خوب است و اشتباه کردن و خود انگیختگی بسیار بد است. این ذهنیت در اختلال شخصیت خودشیفته و اختلال وسواسی جبری شایع است.
ذهنیت های طرحواره ای سالم
ذهنیت های طرحواره ای سالم، ذهنیتهایی هستند که در آن نیازهای فرد ارضا شدهاند و او از احساسات خودش، آگاه است. ذهنیت های سالم نسبت به تغییر انعطاف پذیرترند.
۱۳-ذهنیت کودک شاد: ذهنیت کودک شاد حالتی است که در آن نیازهای فرد برآورده شده است و او احساس محبت، پیوند، خرسندی و رضایت خاطر میکند. کودک شاد، نشانگر عدم فعالسازی طرحوارههای ناسازگار اولیه است.
۱۴-ذهنیت بزرگسال سالم: ذهنیت بزرگسال سالم حالتی از آگاهی است که در آن فرد قادر است به مسائل و مشکلاتش بهصورت عینی، منطقی، و بدون درگیر شدن با احساسات دردناک، درحالی که از آنها آگاه است، فکر کند. در فرایند درمان، تلاش می کنیم آن را از طریق تعدیل یا اصلاح یا بهبود سایر ذهنیت ها توانمند سازیم.
وظایف ذهنیت بزرگسال سالم:
حمایت، تأیید و محافظت از کودک آسیبپذیر
محدودیت گزینی برای کودک عصبانی و تکانشی
جنگیدن با سبکهای مقابلهای ناسازگار و ذهنیت والد ناکارآمد یا تعدیل آنها
تفاوت افراد سالم و آسیب دیده در شدت و اثربخشی ذهنیت بزرگسال سالم است. ذهنیت بزرگسال سالم می تواند ذهنیت های ناکارآمد را تعدیل کند. مثلا در هنگام عصبانیت، خشم و رفتارهای غیر قابل کنترل را مهار کند.
1.دیگران باید به من احترام بگذارند و در عین حال حق ندارند به من امر و نهی کنند.
2.احساس می کنم دیگران مرا قبول دارند و می پذیرند.
3.خودم را لایق لذت نمی دانم .
4.احساس می کنم که اساساً آدم بی کفایت ، نالایق و بی ارزشی هستم.
5. برای تنبیه خودم ، تکانه های آسیب زایی دارم.(مثل جراحت وارد کردن به خودم )
6.احساس سرگشتگی می کنم.
7.برای من سخت است که شخصیت واقعی ام را نشان بدهم.
8.سخت تلاش می کنم برای جلوگیری از تعارض ، جر و بحث یا طرد شدن،مردم دار باشم.
9.نمی توانم خودم را ببخشم.
10. دست به کارهایی می زنم تا محور توجه دیگران قرار بگیرم.
11. وقتی دیگران به خواسته های من بی توجهی می کنند، عصبی می شوم.
12.در کنترل تکانه هایم مشکل دارم.
13. اگر به هدفم نرسم، به راحتی ناکام می شوم و دست از کار می کشم.
14.خشم و غیظ شدید دارم.
15. تکانشی رفتار می کنم، یا سریع هیجان هایم را بروز می دهم به نحوی که موجب آزردگی خاطر دیگران یا آشفتگی خاطر خودم می شوم.
16. اگر اتفاقات بدی رخ می دهد، به دلیل عیب و ایرادهای من است.
17. احساس آرامش و راحتی می کنم.
18. خودم را طبق میل دیگران تغییر می دهم تا مرا دوست داشته باشند یا تأییدم کنند.
19. احساس می کنم به دیگران تعلق خاطر دارم.
20. وقتی مشکل برایم پیش بیاید، سخت تلاش می کنم تا خودم مشکل را حل و فصل کنم .
21.برای انجام کارهای روزمره یا خسته کننده،نظم و پشتکار ندارم.
22.اگر با دیگران نجنگم ،از من سوء استفاده می کنند یا مرا نادیده می گیرند.
23.مجبورم از اطرافیانم مراقبت کنم.
24.اگر به دیگران اجازه بدهید که به شما زور بگویند یا شما را مسخره کنند،بازنده نهایی شما هستید.
25.وقتی از دست دیگران عصبانی هستم،به آن ها حمله می کنم.
26.اگر عصبانی بشوم،اغلب نمی توانم جلوی خودم را بگیرم و قشقرق راه می اندازم.
27.مهترین مسئله زندگی من این است که نفر اول باشم(مثل مشهورترین ،موفق ترین،سالمترین و قدرتمندترین.)
28.نسبت به خیلی چیزها،بی تفاوتم.
29.می توانم مشکلاتم را عاقلانه حل کنم،بدون این که اجازه دهم هیجان هایم مرا از پای درآورند.
30.چاره اندیشی برای موقعیت ها،کاری عبث و مسخره است.
31.به هیچ عنوان نمی توانم توقعاتم را کم کنم.
32.حمله ،بهترین دفاع است.
33.نسبت به دیگران،بی تفاوت،نامهربان و سنگدل هستم.
34.کاملا بی تفاوتم (با خودم،با هیجان هایم و با اطرافیانم هیچگونه ارتباطی ندارم.)
35.من مرید چشم و گوش بسته هیجان هایم هستم.
36.کارد به استخوانم رسیده است(کاملا مستاصلم)
37.به دیگران اجازه می دهم که مرا دست کم بگیرند و از من انتقاد کنند.
38.در روابط اجتماعی به طرف مقابل اجازه می دهم که بر من مسلط شود.
39.احساس می کنم از مردم فاصله گرفته ام.
40.بدون فکر ،حرف می زنم و دیگران آزرده خاطر می شوند یا بعدا از این کار شرمنده می شوم.
41.سخت کار می کنم یا به ورزش می پردازم تا به مشکلات آشفته ساز،فکر نکنم.
42.از دست کسانی که تلاش می کنند آزادی یا استقلال ما بگیرند،عصبانی می شوم .
43.احساس می کنم اصلا وجود ندارم.
44.من بدون توجه به احساس ها و نیازهای دیگران، هر کاری دلم بخواهد انجام می دهم.
45.اصلا نمی توانم به خودم استراحت و آرامش بدهم یا تفریح کنم،مگر این که همه کارها را مطابق معیارهایم انجام بدهم.
46.وقتی عصبانی هستم هر چیزی که دم دستم باشد،پرت میکنم.
47.از دست دیگران خونم به جوش آمده است.
48.احساس می کنم به دیگران تعلق خاطر دارم.
49.خشم زیادی در درون من نهفته است به گونه ای با ید این خشم را رها کنم.
50.احساس تنهایی می کنم.
51.تلاش می کنم در هر کاری،بهترین باشم.
52.دوست دارم برای فرار از احساس هایم،دست به فعالیت های آرامش بخش یا هیجان انگیز بزنم (مثل کار کردن،خوردن،خریدن کردن و تماشای تلوزیون.).
53.تساوی اصلا وجود ندارد،بنابراین بهتر است که از دیگران برتر باشید.
54.وقتی عصبانی هستم،اغلب کنترلم را از دست می دهم و دیگران را تهدید می کنم.
55.به جای این که خودم نیازهایم را بیان کنم به دیگران اجازه می دهم راه خودشان را بروند.
56.اگر کسی با من موافق نباشد،پس بر علیه من است.
57.برای این که کمتر تحت تاثیر افکار و احساسات آشفته ساز قرار بگیرم ،باید همیشه دست به دامن کار شوم.
58.اگر از دست دیگران عصبانی شوم،آدم بدی هستم.
59.نمی خواهم با مردم ارتباط برقرار کنم.
60.این قدر عصبانی ام که ممکن است به فردی آسیب بزنم یا کسی را بکشم.
61.احساس می کنم لیاقت دارم که زندگی با ثبات و ایمنی داشته باشم.
62.می دانم که چه موقع هیجان هایم را نشان بدهم و چه موقع دست به این کار نزنم .
63.اگر کسی مرا تنها بگذارد یا به حال خودم رهایم کند،عصبانی می شوم.
64.احساس می کنم با مردم رابطه ندارم.
65.خودم را وادار به انجام کارهای ناخوشایند نمی کنم،حتی اگر بدانم انجام چنین کارهایی به نفع من است.
66.قانون شکنی می کنم و بعدش پشیمان می شوم.
67.احساس شرمساری می کنم.
68.به بیشتر مردم ،اعتماد دارم.
69.اول عمل میکنم ،تازه بعدش به کارم فکر می کنم.
70.خیلی زود بی حوصله می شوم وعلاقه ام را از دست می دهم.
71.حتی در جمع نیز احساس تنهایی می کنم.
72.نمی توانم به خودم اجازه بدهم که مثل بقیه مردم ،دست به فعالیت های لذت بخش بزنم چون آدم خوبی نیستم.
73.خواسته هایم را بیان می کنم،بدون این که آرامش خودم را از دست بدهم.
74.احساس می کنم در مقایسه با بیشتر مردم ،آدم بهتر و خاصی هستم.
75.نمی خواهم از چیزی مراقبت کنم،این موضوع هیچ اهمیتی برای من ندارد.
76.وقتی دیگران به من می گویند که چه احساسی باید داشته باشم یا باید چه رفتاری در پیش بگیرم ،عصبانی می شوم.
77.اگر بر دیگران تسلط پیدا نکنید ،آن ها بر شما مسلط می شوند.
78.من بدون توجه به پیامدها،احساس هایم را بازگو می کنم یا دست به اعمال تکانشی می زنم.
79.دوست دارم دیگران را به دلیل نوع برخوردشان با من ،مواخذه کنم.
80.قادرم از خودم مراقبت کنم.
81.به دیگران خیلی ایراد می گیرم.
82.برای رسیدن به اهداف و خواسته هایم،تحت فشار دائمی هستم.
83.تلاش می کنم که مرتکب اشتباه نشوم،چون در غیر این صورت خودم را تحقیر می کنم.
84.مستحق تنبیه شدن هستم.
85.می توانم تغییر کنم،یاد بگیرم و پیشرفت کنم.
86.می خواهم به افکار و احساسات آشفته ،توجه نکنم.
87.از دست خودم عصبانی هستم.
88.هیچ احساسی ندارم.
89.مجبورم در هر کاری که انجام می دهم،بهترین باشم.
90.برای دستیابی به معیارهایم،لذت،سلامت و خوشحالی را فدا کرده ام.
91.از دیگران توقع زیادی دارم.
92.اگر عصبانی بشوم،کنترلم را از دست می دهم به گونه ای که به دیگران صدمه می زنم.
93.آسیب پذیرم.
94.آدم بدی هستم.
95.احساس امنیت می کنم.
96.احساس می کنم دیگران مرا درک می کنند،به حرف دلم گوش می دهند و تاییدم می کنند.
97.کنترل تکانه هایم غیر ممکن است.
98.وقتی عصبانی هستم ،وسایل دم دست را می شکنم.
99.اگر بر دیگران سلطه پیدا کنید،اتفاقی برای شما نمی افتد.
100.به شیوه ای منفعلانه رفتار می کنم،حتی زمانی که مایل به انجام این سبک و سیاق نیستم.
101.خشم من غیر قابل کنترل است .
102.به دیگران زور می گویم و آن ها را به باد تمسخر می گیرم.
103.احساس می کنم دوست دارم افراد را به خاطر کاری که در قبال من انجام داده اند،آزرده خاطر سازم یا به باد انتقاد بگیرم.
104.چون می دانم چه چیزی “درست”یا “غلط”است،بنابراین سخت در تلاشم تا کار درست را انجام بدهم وگرنه از خودم عیب جویی می کنم.
105.اغلب احساس می کنم دردنیا،تنها هستم.
106.احساس ضعف و درماندگی می کنم.
107.آدم تنبلی هستم.
108.می توانم همه کارهایی که افراد مهم زندگی ام انجام می دهند،تحمل کنم.
109.احساس می کنم از من سوءاستفاده شده یا با من ناعادلانه رفتار کرده اند.
110.اگر به انجام کاری تمایل پیدا کنم، حتما آن را انجام می دهم.
111.احساس می کنم هیچ کس مرا آدم حساب نمی کند.
112.دیگران را تحقیر می کنم.
113.احساس خوشبختی می کنم .
114.احساس می کنم من نباید مطیع همان قواعدی باشم که دیگران مجبور به رعایت آن ها هستند.
115.زندگی من در حال حاضر پیرامون این مسئله می چرخد که چه کارهایی را انجام دادم و چه کارهایی را باید خوب انجام بدهم.
116.خودم را تنبیه می کنم تا مسوولیت پذیرتر از بیشتر مردم باشم.
117.وقتی احساس کنم غیر مصفانه به من ایراد گرفته شد،از من سوء استفاده شده یا با من بدرفتاری می کنند.با این حال می توانم حقم را بگیرم.
118.وقتی اتفاق ناگواری برای من رخ بدهد، لیاقت همدردی دیگران را ندارم.
119.احساس می کنم هیچ کس مرا دوست ندارد.
120.احساس می کنم در واقع آدم خوبی هستم.
121.اگر لازم باشد برای دستیابی به ارزش هایم ،کارهای تکراری و کسل کننده را انجام می دهم.
122.احساس شوخ طبعی و خودانگیختگی می کنم.
123.می توانم چنان عصبانی شوم که فردی را بکشم.
124.از هویت خودم و کاری که برای شادکامی خودم انجام میدهم،احساس خوبی دارم.