سوالی دارید؟ از ما بپرسید، کارشناسان ما در اسرع وقت به شما پاسخ می دهند.
آکادمی طرحواره درمانی ایران
- 09334977299
- 7 روز هفته 24 ساعت شبانه روز
- abas_shafiee@yahoo.com
آزمون طرح واره های يانگ (فرم کوتاه ۹۰ سؤالی)
دستورالعمل
افراد از این جمله ها ممکن است برای توصیف خودشان استفاده کنند. لطفا هر جمله را با دقت بخوانید و ببینید تا چه حد توصیف درستی از شما به دست می دهد. اگر شما برای پاسخ دادن خاطر جمع نیستید، بر پایه چیزی که احساس می کنید جواب دهید، نه براساس آنچه فکر می کنید درست است .
اگر دوست دارید، جمله را به گونه ای بازنویسی کنید که در مورد شما درست تر باشد و آنگاه ببینید جمله مذکور چقدر در مورد شما صدق می کند.
کاملاً غلط=1
تقریباً غلط=2
بیشتر درست است تا غلط=3
اندکی درست =4
تقریبا درست = 5
کاملاً درست =6
0 از 90 سوال تکمیل شد
سوالات:
شما قبلاً این آزمون را تکمیل کردهاید. به همین خاطر نمیتوانید این آزمون را دوباره شروع کنید.
آزمون در حال بارگذاری است…
برای شروع این آزمون باید ثبتنام کنید یا وارد شوید.
شما باید ابتدا این بخش را تکمیل کنید:
زمان شما:
زمان به اتمام رسیده است
آزمون طرحواره های یانگ 90 سوالی
1-اغلب کسی را نداشته ام که از من حمایت کند ، حرف هایش را با من بزند و عمیقاً نگران اتفاقاتی باشد که برای من می افتد.
2-من به افراد نزدیک خیلی وابسته ام، چون می ترسم که مبادا مرا ترک کنند .
3-احساس می کنم مردم از من سودجویی می کنند.
4-وصله ناجور جمع هستم.
5-مردان یا زنانی که دوستشان دارم، وقتی عیب های مرا ببینند ، نمی توانند دوستم داشته باشند.
6-تقریباً هیچ کاری را نمی توانم به خوبی دیگران انجام دهم.
7-احساس می کنم نمی توانم به تنهایی از پس کارهای زندگی روزمره ام بربیایم.
8-نمی توانم از شر این احساس رها شوم که مبادا اتفاق بدی بیفتد.
9-قادر نیستم از والدینم جدا شوم، کاری که هم سن و سال هایم انجام می دهند.
10-اعتقاد دارم که اگر بخواهم هر کاری انجام دهم برای خودم دردسر درست می کنم./
۱۱.مراقبت از نزدیکانم سرانجام بر دوش من می افتد.
۱۲.از اینکه احساسات مثبتم ( مثل محبت و توجّه ) را به دیگران نشان دهم، خیلی خجالت می کشم.
13-باید در هر کاری که انجام می دهم بهترین باشم نمی توانم بپذیرم که نفر دوم باشم.
14-وقتی از کسی چیزی می خواهم، خیلی برای من سخت است که «نه» بشنوم.
۱۵.نمی توانم خودم را مقید کنم که کارهای تکراری و کسل کننده را انجام دهم.
۱۶.ثروتمند بودن و ارتباط با افراد مهم به من احساس ارزشمندی می دهد.
17-حتی زمانی که کارها خوب پیش می رود، احساس می کنم که این حس خوب، موقتی است.1-اغلب کسی را نداشته ام که از من حمایت کند ، حرف هایش را با من بزند و عمیقاً نگران اتفاقاتی باشد که برای من می افتد.
۱۸.اگر اشتباه کنم سزاوار مجازاتم.
19-به طور کلی کسی نبوده که به من عاطفه، محبت و صداقت نشان بدهد.
20-آن قدر به دیگران نیازمندم که نگران از دست دادن آنها هستم.
21-احساس می کنم در حضور دیگران باید از خودم محافظت کنم ، چون در غیر این صورت عمدأ به من آسیب می زنند.
22-اساساً خیلی با دیگران فرق دارم.
23-اگر کسی واقعاً مرا بشناسد، مایل نیست با من رابطه ای صمیمی برقرار کند.
24-هر زمان پیشرفتی در کارم به وجود می آید، احساس بی کفایتی می کنم.
25-فکر می کنم در انجام کارهای روزمره، آدم وابسته ای هستم.
26-احساس می کنم هر لحظه ممکن است یک فاجعه طبیعی، جنایی، حقوقی یا پزشکی برای من اتفاق بیفتد.
27-من و والدینم تمایل داریم خود را بیش از حد در زندگی و مسایل هم درگیر کنیم.
28-احساس می کنم چاره ای ندارم جز این که به خواسته های دیگران تن بدهم، چون در غیر این صورت یا مرا ترک می کنند یا در صدد تلافي بر می آیند .
29-آدم خوبی هستم چون پیش از آن که به فکر خود باشم به فکر دیگرانم.
30-از این که احساساتم را به دیگران ابراز کنم خیلی شرمسار می شوم .
31-سعی می کنم نهایت تلاش خودم را بکنم، خوب بودن نسبی کار، هیچ گاه مرا راضی نمی کند.
32-آدم خاصی هستم و نمی توانم محدودیت هایی را که بر سر راه دیگران وجود دارد، بپذیرم.
33-اگر به یکی از اهدافم نرسم زود مأیوس می شوم و دست از تلاش بر می دارم.
34-دستیابی به موفقیت برای من بی نهایت ارزشمند است به شرط این که دیگران این موفقیت ها را ببینند .
35-حتی اگر اتفاقات خوبی هم در زندگی ام بیفتد، نگرانم که مبادا بدشانسی از راه برسد.
36-اگر اشتباه کنم باید تنبیه شوم.
37-در بیشتر اوقات زندگی، این احساس به من دست نداد که برای فرد دیگری ، شخص ویژه و ممتازی به شمار می روم.
38-نگرانم افرادی که دوستشان دارم ، فرد دیگری را پیدا کنند و او را به من ترجیح بدهند و مرا ترک کنند .
39-دیگران دیر یا زود به من خیانت می کنند .
40-نمی توانم به کسی تعلق خاطر داشته باشم، انسان گوشه گیری هستم.
41-لیاقت عشق، توجه و احترام دیگران را ندارم.
42-بیشتر مردم در حوزه های کار (یا تحصیل) یا پیشرفت از من تواناترند .
43-عقل درست و حسابی ندارم.
44-نگرانم که مبادا دیگران به من صدمه جسمی بزنند.
45-اگر من و والدینم، مسایل جزیی و خصوصی خود را از یکدیگر پنهان کنیم، احساس گناه یا خیانت می کنیم.
46-در روابطم، به دیگران اجازه می دهم که بر من مسلط شوند.
47- از بس که سرگرم انجام کارهای دیگران هستم، وقت کمی برای خودم می ماند.
48-برای من خیلی سخت است که صمیمی و بی تکلف رفتار کنم.
49-من باید به تمام مسؤولیت هایم عمل کنم.
50-از این که مرا محدود کنند یا جلوی کارم را بگیرند، به شدت متنفرم.
۵۱.برایم بسیار دشوار است که کارهای لذّت بخش و لذّت های آنی را رها کنم تا برای هدف های دراز مدت تلاش کنم.
۵۲.اگر دیگران توجّه زیادی به من نکنند، احساس بی ارزشی می کنم.
۵۳.دقت و احتیاط زیاد فایده ای ندارد، چون تقریباً همیشه مشکلی به وجود می آید.
۵۴.اگر کاری را درست انجام ندهم باید از عواقب آن رنج ببرم.
55-در اغلب اوقات زندگی کسی را نداشته ام که واقعا به حرف دل من گوش دهند، مرا بفهمند یا اینکه احساس ها و نیازهای واقعی مرا درک کنند.
۵۶.وقتی کسی که برایم مهم است از من دوری می کند، احساس نا امیدی می کنم.
۵۷.به انگیزه های دیگران کاملاً سوء ظن دارم.
۵۸.احساس می کنم که از دیگران بریده ام و با آنها غریبه شده ام.
۵۹.احساس می کنم دوست داشتنی نیستم.
۶۰.به اندازه اکثر مردم در کارهایم با استعداد نیستم.
۶۱.به قضاوت هایم در موقعیّت های روزمره اعتماد ندارم.
۶۲.نگرانم همه سرمایه ام را از دست بدهم و خیلی فقیر شوم.
۶۳.اغلب احساس می کنم والدینم به من وابسته اند، من یک زندگی مستقل ندارم.
۶۴.همیشه به دیگران اجازه داده ام برای من تصمیم بگیرند در نتیجه واقعاً نمی دانم خودم چه می خواهم.
۶۵.همیشه سنگ صبور مشکلات دیگران بوده ام.
۶۶.آنقدر خودم را کنترل می کنم که مردم فکر می کنند آدم بی احساسی هستم.
۶۷.احساس می کنم برای پیشرفت و انجام کارهای خود همواره تحت فشار هستم.
۶۸.احساس می کنم قانون ها و سنت های مرسومی که دیگران تابع آن هستند را نباید دنبال کنم.
۶۹.نمی توانم خود را مجبور کنم کارهایی را که برایم خوشایند نیستند انجام دهم، حتی وقتی که می دانم به نفع خودم است.
۷۰.اگر در یک جمع صحبت کنم یا در یک موقعیّت اجتماعی معرفی شوم، برایم مهم است که تأیید و تحسین شوم.
۷۱.هر چقدر سخت تلاش کنم باز هم نگرانم که ممکن است از لحاظ مالی ورشکست شوم و تقریباً همه چیز را از دست بدهم.
۷۲.فرقی ندارد که چرا اشتباه کردم ، در صورت اشتباه باید بهایش را بپردازم.
۷۳.وقتی در انجام کاری مردد بوده ام، شخص آگاه و توانمندی نبوده که به من توصیه و راهنمایی کند.
۷۴.بعضی اوقات آنقدر نگرانم دیگران مرا ترک کنند که باعث می شود آنها را از خودم برانم.
۷۵.معمولاً مراقب انگیزه های پنهان مردم هستم.
۷۶.همیشه احساس می کنم خارج از گروه ها هستم.
۷۷.در بسیاری جنبه ها آنقدر ناپذیرفتنی هستم که نمی توانم خودم را آن طوری که هستم نشان دهم، یا اجازه دهم دیگران مرا به خوبی بشناسند.
۷۸.در کار یا تحصیل به اندازه بقیه با هوش نیستم.
۷۹.در مورد توانایی خود برای حل مشکلات روزمره احساس کفایت ندارم.
۸۰.نگرانم دچار یک بیماری جدی باشم، حتی وقتی دلایل پزشکی کافی وجود ندارد.
۸۱.اغلب احساس می کنم هویت جداگانه ای از پدر و مادر یا همسرم ندارم.
۸۲.خیلی برایم مشکل است از دیگران بخواهم حقوقم را رعایت کنند و احساساتم را درک کنند.
۸۳.نظر دیگران این است که من خیلی برای بقیه کار می کنم امّا زمان کافی به خودم اختصاص نمی دهم.
۸۴.از نظر دیگران من فردی عصبی و ناراحت هستم.
۸۵.وقتی اشتباهی انجام می دهم نمی توانم به راحتی از آن بگذرم و خودم را ببخشم.
۸۶.احساس می کنم کاری که من انجام می دهم ارزشمند تر از کارهای دیگران است.
۸۷.به ندرت توانسته ام به تصمیمات خودم پایبند باشم.
۸۸.وقتی زیاد تعریف و تحسین می شوم، احساس می کنم فرد ارزشمندی هستم.
۸۹.نگرانم که یک تصمیم اشتباه به یک فاجعه منتهی شود.
۹۰.من آدم بدی هستم و سزاوار مجازاتم.