ریشه های شکل گیری طرحواره ها
ریشه های تحولی طرحواره های ناهنجار
نیازهای هیجانی اساسی
بر این باوریم که ریشه های تحولی طرحواره های ناهنجاربه دلیل ارضاء نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی بوجود آمده اند. ما معتقدیم که انسان ها پنج نیاز هیجانی اساسی دارند:
۱- دلبستگی ایمن به دیگران (شامل نیاز به امنیت، ثبات، محبت و پذیرش)
- خودگردانی، کفایت و هویت.
- آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم.
- خودانگیختگی و تفریح.
- محدودیت های واقع بینانه و خویشتن داری.
این نیازها، جهان شمول هستند. همۀ انسانها، این نیازها را دارند، اگرچه شدّت این نیازها در بعضی افراد بیشتر است. فردی که از سلامت روان برخوردار است، می تواند این نیازهای هیجانی اساسی را به طور سازگارانه ای ارضاء کند. گاهی اوقات تعامل بین خلق و خوی فطری کودک و محیط اولیّه، به جای ارضاء این نیازها، منجر به ناکامی می شود. هدف ریشه های تحولی طرحواره های ناسازگار اولیه و درمانی، این است که به بیماران کمک کند تا راه های سازگارانه تری برای ارضاء این پنج نیاز هیجانی بیابند.
تجارب کودکی و طرح واره های ناسازگار
ریشه های تحولی طرحواره های ناهنجار در تجارب ناگوار دوران كودكي نهفته است. طرح واره هايي كه زودتر به وجود مي آيند معمولاً قوي تر و از خانواده هاي هسته اي نشأت مي گيرند تا حد زيادي، پوياي هاي خانواده، بازتاب دقيق پوياي هایي جهان ذهني كودك هستند.
اخيراً بالينگران شناختي در بحث مورد بيماران شان بر تأثيرگذاري تجارب كودكي بر باورهاي ناسازگار آن ها تمركز كرده اند و تعدادي از نظريه پردازان پيشنهاد كرده اند كه رخدادهاي اوليه، اثر بحراني و مهمي بر تحول طرحواره ها دارند.
بک(۱۹۹۱) و سگال(۱۹۸۸) بيان كرده اند افراد مستعد افسردگي، پيش شرط روان شناختي براي افسردگي را از خلال تجارب دردناك كودكي كسب مي كنند. تجارب دردناك برخي شامل اين موارد است:
- از دست دادن زود هنگام والدين
- پذيرش آن ها يا عدم وجود آن ها
- عدم تأييد قدرت و استقلال از طرف والدين
- نقايص جسماني و دريافتن اينكه ارزش شخص به عنوان يك فرد در عملكرد موفق، تصادفي است
https://www.aparat.com/v/HSCjs
صفحه اصلی
درباره مدیریت
دکتر عباس شفیعی ، روان شناس ، متخصص مشاوره و طرحواره درمانگر
نوشتههای بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید